داستان پیشرفت

جالب است بارها این جمله را شنیده ام که ایران و ژاپن همزمان از پیشرفت و تکنولوژی اروپا آگاهی یافتند. و برنامه های توسعه و پیشرفت را همزمان آغاز کردند  اما ایران هیچ گاه در صنعت و تکنولوژی و علوم به اندازه کشورهای پیشرفته و ژاپن و ... جلو نرفت. این الان در ذهن من آمد و برایم سوال بود.

چرا دو کشور با هم شروع می کنند یکی با سرعت می تازد و از دیگری بسیار جلو می افتد؟ چرا

بلافاصله یادم به دو نهال زیتونی افتاد که در باغچه حیاطمان کاشته بودیم. یادم است پدرم زمانی که کارمند اداره جهاد کشاورزی شیراز بود، و بعنوان کارشناس امور اراضی مشغول بود به آنها هدیه نهال های زیتون داده بودند که هر کس می خواهد در حیاط یا جای دیگر بکارند. پدر من دو نهال کوچک که شاید بیست سانتیمتر هم قد نداشتند داشت. یک نهال را در سمت راست درخت نارنج و سمت راست باغچه و دیگری را در کناره وسطی نزدیک به موزاییک های کف حیاط کشت شدند. نهالی که در سمت راست کاشته شده بود آنقدر بلند شد که تا ایوان طبقه دوم زود قد کشید و چند بار آن را حرص کردیم و شاید به اندازه خودش از آن کم کردیم و شاخ و برگ ها را دور ریختیم. و اما نهال دیگر گرچه شاخه زد ولی هنوز همان قد کوچک حدود چهل سانیتمیتری را دارد و رشد نمی کند. و رشد نکرده است. درخت اول هرسال زیتون می دهد و شکوفه فراوانی می دهد و هرساله برگهای زرد زیتون کف حیاط می ریزند. اما نهال دوم هنوز همان کوچک است.

با خود گفتم شاید داستان پیشرفت هم همین باشد. داستان پیشرفت ها داستان رشد ها و ساخته شدن ها. اگر در محیط مناسب قرار بگیرد درختی که میوه های کوچک و خمط و تلخ یا ترش می دهد تبدیل به درختی می شود که میوه های شیرین آبدار و مفید فایده می دهد. 

 ♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧

پ.ن : نهال زیتون که که در وسط بود و رشد نکرده بود. حدس من این است که چون در کناره سیمانی و حاشیه باغچه بود است نتوانسته درست ریشه بزند و به منبع آب یا مواد غذایی خاکی دسترسی نداشته است. ضمن اینکه نزدیک به درخت نارنج باغچه هم بود. 

رشد انسان هم مانند درختان و سایر موجودات و مخلوقات، تحت تاثیر منابع و مواد اولیه است. انسان هم آینه خلقت است. و عظمت های خلقت هم آینه ی استعدادهای بلقوه انسانی. این جمله را که رشد در آسانی است به یک معنا می تواند صحیح باشد. یک نکته که این روزها دارم به آن می رسم این است که فقر مالی با فقر اجتماعی تفاوت داشته باشد. کسانی که فقر [شناخت و ارتباط] اجتماعی دارند کمتر رخ می دهد که ثروتمند شوند اما کسانی که برعکس دارای فقر اجتماعی نیستند پولدار می شوند حالا می خواهد که دچار فقر مالی باشند یا نباشند. کسی عضو مجلس شورا می شود که با انواع قشر مردم ارتباط دارد و سلایق ذهنی و محتوای فکری آنها را شناخته و از آنها آگاه است. کسی باید باشه که بقول جناب بهرام پور، مدرس سخنرانی، میدونه در مغز طرف چی میگذره و... آگاه است از مخاطبین.

فیه شفاء للناس !...