حاشیه قاره ها

ساخت وبلاگ

حاشیه کمرنگ قاره ها که به رنگ نیلی است نشان از این دارد که آب دریا ها هنوز کاملا به عقب نرفته است و قاره ها هنوز در زیر آب هستند. مقداری. و اما دلیلم برای اینکه قاره ها زیر آب بوده اند چیست؟ اگر کوههای اطراف خود را ببینید لایه های محکم و طولانی و مطبق می بینید که جز در دریا و وجود فشار آب و رسوبات دریایی چنین لایه های مطبقی را ایجاد نمی کند. 

شاید بشود این فرضیه را داد که منطقه غرب و مرکز آسیا و شمال آفریقا در معرض طوفان نوح قرار گرفته اند و جاهای دیگر طوفان دریاها را ندیدند. چرا؟ چون اولا این مناطق کاملا بی درخت و بیابانی اند و آب شور دریا همین کار را با خشکی های سرسبز می کند. و دوم اینکه لایه ها و خروارها خاک رسوبی دریایی روی این سرزمین ها کشیده شده است. لایه هایی که فسیل های ماهی و انواع جانداران دریایی را در خود  دارند. 

پس ما ایرانیان الان داریم روی یک کیلومتر رسوبات دریایی زندگی می کنیم. زیر این یک کیلومتر شاید بقایای انسان های گذشته باشد.

در ادامه یک احتمال ضعیف را از درون تخیلات خود بیرون می آورم. و آن تخیل اینکه:

 نوح ۹۵۰ سال پیامبر بود این احتمال را در ذهن می آورد که این ۹۵۰ سال را در بین این قوم زیر خاک های ایران زندگی کرده است. پس این قوم باید یک چیزی داشته باشد که باعث عمر طولانی چند قرنه انسان هایش می شده است. باید آن قوم که الان آریایی های شمال آسیا روی آنها زندگی می کنند شناسایی شوند. هنوز که هنوز است آثار طوفان دریایی عظیم که قاره ها را به زیر خود برد هست و آن به زیر ماندن حاشیه قاره ها شاید نشانه آن باشد. لزومی ندارد که در قرآن سن نوح ذکر شود. گیریم که اصلا بیست هزار سال هم در بین قومش بوده. که چه؟ اما دارد اشاره می کند که آن قوم چیزی داشتند که به موجب آن سلامتی و شاید شادابی فراوان داشته اند و عمر می کرده اند. آن قوم کجا است؟ زیر پای ما. چرا در بیابان های ایران و دریاچه های ما این همه نمک فراوان وجود دارد؟  دریاچه ارومیه، دریاچه قم، دریاچه مهارلو شیراز همه و همه سراسر نمک اند. این یعنی اینکه دریا اینجا حضور داشته. اما طوفان دریا ها به شمال آسیا انگار نرسیده. یا به مرکز و وسط آفریقا. یا آمریکای جنوبی. چون اگر می رسید با غلظت نمکی که آب دریا دارد تمام موجود خشکی زی آنجا ها من جمله درختان و جنگل ها را می خشکاند و تا هزاران سال فرصت رشد دوباره درختان نمی داد چون خاک رویش بسیار شور شده و باید هزاران سال باران بیاید تا بشورد و ببرد در یک دریاچه جمع کند و خاک قسمتی را از نمک خالی کند. 

پس طوفان نوح به بعضی جاها نرسید.

آن طوفان سهمگین که امواج بلند دریایی پیاپی به خشکی ها هجوم می آوردند. خشکی ها و اقوام انسانی در معرض امواج دریایی به بلندی کوه ها بودند که از دور می دیدند به سمتشان می آید. آن موقع قوم نوح پشیمان شدند و توبه کردند. و دلشان خالی شد و بسیار ترسیدند. اما االان؟

امواج دریا توبه موبه نمی شناختند که. الان با تمام سرعت سوی خشکی ها هجوم آورده بودند. باغ ها درختان تمدن و تمامی انسان های خبیث بدذات را به زیر موج های خروشان خود گرفت و همه را خفه و مغروق کرد. و سالیان سال روی آنها ماند و شهرهایشان را زیر متر ها رسوب دریا مدفون کرد. و اما نوح در آن زمان سوار بر کشتی چوبی ساخته توسط خود بود و روی آب شناور بود و به خدا دلبسته بود که کشتی هر جا آرام گرفت سواران کشتی هم پیاده شوند. چون خدا می دانست آب دریا کجاها را درخواهد نوردید و چه گونه های جانوری در معرض خطر هستند به نوح گفت یک جفت فیل و غیره.... که خود می دانید. منظورم این است که به هند هم کشیده شد این امواج دریا.

هدفم از نوشتن این پست این بود که یک گنجینه بسیار بسیار گران قیمت و ارزشمند زیر کیلومتر ها خاک ایران خوابیده است. و آن گنجینه تاریخ موجودات ما قبل تاریخ بخصوص انسان ها است. راز طول عمر نوح. و انسانهای زمان او.

ببینید قرار نیست که ما بعد از مردن بلافاصله در بهشت برویم. اکثر انسانها یعنی شاید ۹۹ درصد بشریت در حالت خواب خواهند بود تا برپایی قیامت. این یک روایت است که گفتم. اکثر انسان ها در حالت خوابند. اما آنهایی که خیلی بد هستند جهنم برزخی دارند و آنهایی هم که خیلی خوب هستند بهشت برزخی دارند. 

پس دل خوش نداریم به عالم پس از مرگ که حالا مثبت و خوب هستیم به بهشت دخول کنیم. خیر. تا می توان باید در این دنیا کاشت که محشری عظیم در پیش داریم. باید تا می توان از این دنیا جمع کرد. که عالمی فراتر از تصور به سوی ما می آید. 

.........................

اگر حاشیه آب کمرنگ قاره ها را دنبال کنید می بینید که همه قاره ها به هم متصل اند. و بوده اند. آمریکا از غرب به آسیا. و استرالیا از شمال به آسیا. آمریکای شمالی بسیار پهناورتر بوده است. و کلا ما که ایرانی هستیم اما مال اینجا نیستیم در واقعیت. آنهایی که در این منطقه جغرافیایی زندگی می کردند بخاطر نافرمانی پیامبر زمان، زیر یک کیلومتر خاک مدفون اند. و ما آریاییان در واقع از شمال آسیا به اینجا آمدیم.

 

 ................................

پی نوشت : خدایی این مطلب ما دارد داستانی و افسانه ای می شود. خنده ام گرفته. حالا میخام یه چیزی بنویسم که داستانی ترش هم میکنه. ولی جالبه و هیجان انگیز. پس بخونید. میگن وقتی که خضر بهمراه ذالقرنین در پی آب زیست جاودانه بود، به جایی رسیدند که آنجا نوری نبود و سراسر تاریکی بود.

پس تاریک بوده؟ بی نور؟ شاید آنجا.....!  یعنی مربوط به قوم نوح . چون آنها هم دراز عمر بودند و هزار ساله می زیستند. 

کلا این پست رنگ و لعابش مافاوت شد با پستای قبل.

موفق باشید.

...................................................

جالب است که حضرت نوح علت نزول عذاب بر قوم زمان خود را این می داند که آنها خباثت در درونشان جای گرفته و این خباثت نسل به نسل منتقل می شود. یعنی فرزندانشان هم خبیث می  شوند. حالا برعکسش هم ثابت و درست است. یعنی افرادی که خودشان آدم های خوبی هستند، هی نگاه که می کنی فرزندانشان هم آدم های خوبی هستند. نوه ها و نتیجه هرچه به این ور بیاییم هم همه شان خوب هستند. مثلا می گوییم فلانی پسر فلانی است. چون پدرش را خوب می دانیم انتظار داریم که این خوبی در فرزندش هم بسیار حاضر باشد. این واقعیت است. بعضی وقت ها چاره ای نمی ماند برای از بین بردن بدی ، جز اینکه ریشه را خشکانید. نمی شود هی بیاییم بدی ها را نابود کنیم. چون باز می بینیم که دوباره بدی تولیدمی شود. باید برویم سراغ بد و بد را از بین ببریم تا بدی دیگر تولید نشود. مثل میکروبی که هی سم تولید کند. حالا هی ما هرچه آن سم ها و آلودگی ها را پاک کنیم، دوباره میکروب زنده است و برای ما دردسر می آفریند.

باید رفت سراغ ریشه درخت ناپاکی ها. سراغ بد نه بدی. تشخیص بدان واقعی فقط بدست خواص حق صحیح در می آید. ما گهگاه خودی را بد می بینیم و خودی را می زنیم متاسفانه. از خودی ها و خوب ها را می زنیم نابود می کنیم و هی خودمان یعنی جبهه حق ضعیف می شود. جنگ های داخلی مسلمانان از این دسته است. اینکه امام فرمود باید غده سرطانی اسراییل نابود شود شاید اشاره به ریشه بدی داشته باشد. اصل و مرکز تولید بد ها و بدی ها. ضمنا این را هم بگویم که تا اهل تشخیص نباشیم نمی شود افراد را به ذات خبث نسبت داد. اگر از خواص باشیم حتی این جور افراد معدود را در شهر خودمان هم تشخیص خواهیم داد. افرادی که صفات رذل و بد دارند. جرم و ظلم می کنند. خیانت می کنند. حسادت می کنند. درون شناس آنها را به سادگی می شناسد.

..........................................

پی نوشت سوم: ۲ اتم H و O را تصور کنید. می خواهیم باهاشون انواع مواد رو بسازیم. H رو با یک H دیگه ترکیب می کنم میشه بمب هیدروژنی. اگر هیدروژن رو یک جرقه بزنید، می ترکد. حالا O رو با یک O دیگر ترکیب می کنیم. می شود عامل و دلیل حیات ما. اکسیژن. چیزی که درختان به ما هدیه می کنند. حالا دوتا H را با O ترکیب می کنیم می شود آب. باز مایه حیات و زندگی ما. اما خوردنی.  حالا دو تا H را با دو تا O ترکیب کنید، می شود آب اکسیژنه. یک سم. هر کی بخوره می میره.

می بینید چقدر تفاوت حاصل شد. فقط با دو عنصر چقدر کارها که نمی شود کرد. پس حالا تصور کنید که ما با عنصرهای دیگر بیاییم این کار را کنیم. نه فقط دو تا عنصر. بلکه مثلا ۲۰ تا عنصر. چقدر تنوع خاصل می شود در مواد جدید تولید شده. 

پس فکر نکنیم بشریت به همه مواد دست پیدا کرده است. علم شیمی یا کیمیا یک پهنا و عرضی دارد فراتر از هر دریا و اقیانوسی. اگر بخواهیم عمق آنرا پیدا کنیم به ته ش نمی رسیم. آنقدر مواد جدید می شود تولید کرد که عددش را هیچ کسی نمی داند.

موفق باشید.

فیه شفاء للناس !...
ما را در سایت فیه شفاء للناس ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tajarobeman بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1396 ساعت: 12:37